دوشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۰ - ۰۷:۰۵
۰ نفر

محمد منتظری: عبد ربه منصور هادی معاون علی عبدالله صالح رئیس‌جمهور پیشین یمن با اعلام کسب 60 درصد آرا در انتخاباتی که تنها نامزدش خود او بود، به ریاست‌جمهوری رسید.

روی کاغذ شرایط در یمن اینچنین است؛ چهارمین دیکتاتور عرب در روند تحولات «بهار عربی» از قدرت کنار رفت. مردم در انتخابات شرکت کردند و گزینه خود را به قدرت نشاندند، اما واقعیت این انتقال قدرت پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

در یمن همه چیز اتفاق افتاده غیراز تغییر رژیم. ممکن است صالح امروز از خیر قدرت گذشته و صندلی ریاست‌جمهوری را به دیگری واگذار کرده باشد اما پسر و نوه‌هایش هنوز قدرت کامل را در ارتش و نهاد‌های امنیتی یمن در اختیار دارند. دیگر دوستان و آشنایان صالح نیز هنوز پست‌های اصلی سیاسی و اقتصادی در یمن را در دست دارند.

حتی صالح هم به‌طور تمام و کمال از عرصه سیاسی یمن کنار نکشیده است. قرار بر این است که بعد از انتخابات او ریاست حزب کنگره مردم یمن را در دست داشته باشد. این حزب قدرت اصلی را در این کشور در دست دارد و در واقع حزب حاکم در یمن است و اکثریت پارلمان را در اختیار دارد. او شب قبل از مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید، از آمریکا به یمن بازگشت. بنابراین هستند برخی از تحلیلگران که معتقدند صالح هنوز رؤیای بازگشت به ریاست‌جمهوری یمن را در سر می‌پروراند.

اما در حال حاضر منصور هادی رئیس‌جمهور است. او پیش از رئیس‌جمهور شدن نقش میانجی میان معترضان و حکومت صالح را بازی می‌کرد؛ نقشی که به وضوح از سوی عربستان به وی سپرده شده بود و حمایت‌های تمام و کمال عربستان را پشت سر خود داشت. اگر نگاهی واقع بینانه به جایگاه سیاسی منصور هادی بیندازیم، می‌بینیم که او خودش هیچ پایگاه سیاسی‌ای ندارد، هیچ توانی در اعمال قدرت بر طرفین منازعه قدرت در یمن ندارد؛ نه قدرتی برای درافتادن با ساختارهای حکومت صالح و خاندانش و تغییر آن دارد و نه قدرت آرام کردن و پاسخ به اعتراض‌های مخالفان را.

مخالفان صالح هیچ تمایلی ندارند که ادعای تغییر ساختار قدرت در یمن را قبول کنند. کسانی مانند ژنرال علی محسن، فرمانده لشکر اول زرهی، حمید الاحمر رهبر حزب اصلاح از احزاب بزرگ یمن و سرمایه‌دار مشهور یمنی شیخ صادق‌الاحمر که برادر حمید است از مخالفان صالح محسوب می‌شوند که هنوز هم بر سر حرف خود هستند.

از سوی دیگر آمریکا و عربستان سعودی نیز به درک متقابل رسیده‌اند که تلاش برای خلع سلاح کردن عوامل رژیم یمن مشکلات زیادتری ایجاد می‌کند که به دردسرش نمی‌ارزد. نه آمریکا و نه عربستان سعودی نمی‌خواهند شاهد فروپاشی سیاسی و اقتصادی حکومتی باشند که خانه دوم یا حتی اول القاعده به حساب می‌آید و هم‌مرز عربستان است؛ چه اینکه اگر اینگونه شود امنیت عربستان به‌عنوان بزرگ‌ترین صادر‌کننده نفت جهان به خطرخواهد افتاد.

بنابراین آمریکا چاره‌ای جز این ندارد که تبلیغ زیادی روی ایده انتقال قدرت سیاسی در یمن صورت دهد. جان برنان از مقامات شورای امنیت ملی آمریکا اخیرا اعلام کرده که نامه‌ای از سوی باراک اوباما به منصور هادی نوشته شده و در این نامه اعلام شده که یمن مدلی است برای انتقال مسالمت آمیز قدرت در خاورمیانه. سؤال اینجاست که آیا چندین ماه گذشته در یمن نیز که همراه با کشته شدن مردم در خیابان‌ها بود را می‌توان به‌عنوان آغازی برای اجرای یک مدل انتقال قدرت به‌صورت مسالمت آمیز نامگذاری کرد؟!

حقیقت این است که جدال میان قبیله صالح و مخالفان با برگزاری یک انتخابات، حل شدنی نیست و تنها برای مدت زمانی به تعویق خواهد افتاد. بدون تردید اپوزیسیون تلاش خواهد کرد تا دست خاندان صالح را از پست‌های حساس مملکتی کوتاه کند و خاندان صالح نیز بیش از گذشته تلاش خواهد کرد که منابع قدرت خود را حفظ کند و آنها را رها نکند. جدال یمن همچنان ادامه خواهد داشت.

کد خبر 161883

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز